Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جماران»
2024-05-02@00:51:37 GMT

آیا دولت نباید جواب مخالفانش را بدهد؟

تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۱۰۳۱۳

آیا دولت نباید جواب مخالفانش را بدهد؟

کافه خبر طی مناظره ای با حضور دو کارشناس به بررسی تحولات منطقه و سیاست خارجی دولت یازدهم در قبال عربستان سعودی پرداخت.

به گزارش جماران،منطقه خاورمیانه همواره پر التهاب بوده است. شدت و ضعف داشته اما هرگز خالی از بحران و تغییر و تحول نبوده است. شاید اینجا به واقع کوره زمین یا بدتر از آن جهنم زمین است. در چنین شرایطی ایران یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه قرار دارد که به دلیل ماهیت انقلابی و اسلامی بودنش با توطئه ها و دشمنی های زیادی مواجه است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سیاست خارجی یکی از اصلی ترین عوامل در بالندگی یک کشور در منطقه و جهان است. متاسفانه در دولت های نهم و دهم ضعف در سیاست خارجی کشور را وارد مشکلات بی پایانی کرد که برخی از آنها تا سال های سال باقی می مانند. با روی کار آمدن دولت یازدهم برخی از این مشکلات حل شد که به عنوان مثال حل شدن موضوع پی.ام.دی خود به تنهایی شبیه یک معجزه بود. با این همه این دولت بیش از هر دولت دیگری در همه زمینه ها مورد نقد و تخریب قرار گرفته است. در کافه خبر میزبان جواد منصوری از بنیانگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سفیر پیشین ایران در چین و پاکستان و نیز دکتر وحید غروی رئیس پیشین دانشگده روابط بین الملل وزارت خارجه و استاد کنونی این دانشگاه بودیم. این دو بزرگوار در مناظره ای نقطه نظرات خود درباره سیاست خارجی دولت یازدهم و برخی مسایل دیگر را مطرح کردند.


خبرآنلاین: منطقه در بالاترین سطح از التهاب به سر می برد. پس از نشست ریاض شاهد تحولاتی چون انتخاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان و بحران قطر بوده ایم، به نظر شما با توجه به این تغییرات چه سناریوهایی را می توان درباره بحران قطر محتمل دانست؟ برخی بر این باورند که همه این مسایل با هدف تضعیف ایران صورت می گیرد و هدف اصلی از همه بحران ها ایران است.

منصوری:جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی تا کنون هدف دشمنی ها و کینه توزی های غرب بوده است. این موضوع تازه ای نیست. شما دور تا دور ایران را ببینید همه جا را نا امن کرده اند و آخرین هدفشان هم از پای در اوردن ایران است. لذا این موضوع خیلی عجیب نیست که برای رسیدن به هدفشان دست به هرکاری بزنند. در موضوع قطر هم بالاخره پای ایران وسط است. سعودی ها به شدت از برخی مواضع قطر که به نفع ایران است ناراضی و خشمگین هستند. قطر آنگونه که عربستان سعودی انتظار دارد با سیاست ها همراهی نمی کند. اخیرا هم که گفته است اگر قرار است رابطه با ایران کاهش یابد، بقیه کشورها نیز باید از آن پیروی کنند. در مورد ترکیه و پایگاه های نظامی این کشور نیز موضع گیری خوبی کرده اند و در این راستا نیز اعلام کرده اند که اگر قرار باشد پایگاه های ترکیه از خاک قطر جمع شود، بقیه کشورها هم باید تبعیت کنند.

غروی:قطعا یکی از اهداف کشورهای تحریم کننده قطر از جمله امارات متحده عربی، بحرین، مصر و عربستان فرستادن پیامی محکم و آشکار به ایران است. اما من به تئوری توطئه که در برخی موارد به توهم توطئه نزدیک می شود اعتقادی ندارم. اینکه بگوییم همه چیز صرفا برای هدف گرفتن ایران طراحی شده درست نیست. در درون شورای همکاری خلیج فارس، قطر دست به نا فرمانی زد و این نافرمانی ارتباطی به ایران ندارد. دوحه با داشتن شبکه بزرگ و موفق الجزیره که پس از شبکه های سرشناسی چون سی ان ان، توانسته در سراسر جهان بویژه در جهان عرب جایگاه خوبی برای خود درست کند، متهم به ترویج افکاری است که دقیقا بر خلاف منویات حکومت واپسگرای سعودی به حساب می اید.

زمانی که بهار عربی اتفاق افتاد، شبکه الجزیره ساعت ها میدان التحریری را نشان می داد که باعث سقوط حسنی مبارک گردید و جالب تر اینکه بعدها منجر به سقوط محمد مرسی، رییس جمهوری شد که نامزد اخوان المسلمین بود. البته پرداختن به این موضوع اهمیت دارد که چرا قطر دست به چنین اقدامی زد. در پاسخ باید گفت که قطر با در پیش گرفتن یک نوع سیاست باز در درون کشور توانست از سونامی بهار عربی رهایی یابد و در قدم بعدی و با ژستی دموکرات منش به جامعه بین الملل بویژه به غربی ها نشان دهد که جنس حکومت در قطر از قماشی دیگر است.

در دو دهه کذشته قطر با داشتن منابع بزرگ گازی به سرعت رشد کرد و توانست به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی در مقابل عربستان بایستد. از این موضوع هم مطلع هستیم که تمام کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با یکدیگر اختلاف دارند. اما عربستان سعودی به عنوان برادر بزرگ تر با القا کردن این موضوع به شیخ های منطقه که ایران برای آنها یک تهدید به شمار می رود، سعی کرد تا این اختلافات را تا حدی پوشش دهد و از گسیختگی آنها جلوگیری کند. اما قطر با انجام یک بازی در خاورمیانه، سیاستی مستقل در پیش گرفت که برای سعودی ها دردناک و خطرناک به شمار می رفت.

قبل از انقلاب شاه به عنوان تنها متحد اصلی آمریکا در منطقه بود و عربستاندر جایگاهی پایین تر قرار داشت. اما پس پیروزی انقلاب اسلامی که ایران را از اردوگاه آمریکا خارج کرد، این نقش تاریخی به تدریج به عربستان داده شد. اکنون سعودی ها نظاره گر هستند که کشوری کوچک و در حاشیه خلیج فارس به نام قطر با صرف هزینه های بالا سیاست مستقلی را در پیش گرفته و در سوریه به طور دلخواه عمل می کند. حتی بحث ارتباطات پنهان با ایران را نیز مطرح کرده اند که شایعه ای مبنی بر دیدار وزیر خارجه قطر با سردار سلیمانی نیز عنوان شد که سعودی ها روی این مساله بسیار مانور دادند. همه اینها اتهامات عمده قطر محسوب میشود. علیرغم این اقدامات به اصطلاح تنبیهی که علیه قطر انجام شده است، این کشور تسلیم نشده و به نظر میرسد که کشورهای تحریم کننده به رهبری عربستان قصد جنگ افروزی دارند و انتظار دارند که ایران را درگیر کنند که امیدوارم این اتفاق رخ ندهد.

اظهارات اخیر محمد بن سلمان مبنی بر کشاندن جنگ به ایران در بحبوحه سفر ترامپ به ریاض و با رایزنی های پشت پرده ای که در هیچ یک از خبرگزاری ها منعکس نشد، تصمیم بر این است تا اقدامات سختی علیه ایران انجام شود. دیدیم که بر خلاف سنت سعودی ها که برادر شاه همیشه ولیعهد می شد این بار شخص دیگری این مسئولیت را علی رغم اختلافات داخلی بر عهده گرفته است، زیرا قرار است ولیعهد جدید وظایف سنگین تری از گذشته داشته باشد و ماجراجویی هایی انجام دهد. همه این موارد را در کنار فروش 110 میلیاردی تسلیحات آمریکا به عربستان در نظر بگیرید. واقعیت ملموس این است که ترامپ به نوعی نماینده صنایع بزرگ اسلحه سازی آمریکا است و این موضوع را هم مد نظر داشته باشیم که واشنگتن در بحرانی اقتصادی گرفتار شده است که برای خروج از این وضعیت، باید بحران را از داخل آمریکا به نقاط دیگر صادر کند. این صادر کردن با نا امن کردن خاورمیانه صورت می پذیرد.

منصوری:آقای غروی لطفا درباره تئوری توطئه و توهم توطئه توضیح دهید و بگویید به آن اعتقادی ندارید یعنی چه؟ یعنی شما معتقدید همه کسانی که می گویند ایران دشمن دارد و برای از بین بردن و تضعیف نظام طراحی و برنامه ریزی می شود توهم توطئه دارند؟

غروی:توهم توطئه این است که ما به جای اینکه ضعف های خود را مشخص کنیم و در جهت اصلاح آنها بکوشیم همه را به گردن یک دشمن خارجی که برخی مواقع هم فرضی است بیندازیم. ببینید اساسا مروج این تئوری مارکسیست ها بودند. مارکسیست ها هر شکست یا فساد اقتصادی را در جوامع کمونیستی به گردن امپریالیسم می انداختند. این مسائل را کاسترو و برژنف نیز مطرح می کردند. تقریبا هیچ موضوع منفی نبود که اتفاق بیفتد و مارکسیست ها آن را به امپریالیسم و دست های پشت پرده نسبت ندهند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ما نیز درباره امپریالیسم صحبت می کردیم و همین روش را پیش گرفتیم و در ادامه به جای امپریالیسم هم استکبار را جا انداختیم.

منصوری:ببینید آقای غروی کلمه توهم توطئه دارای معنی مشخصی است. درست است که ما باید از معایب خود مطلع باشیم و در جهت اصلاح آن بکوشیم. فرافکنی هم نباید بکنیم اما در ضمن باید هوشیار باشیم و بدانیم که دشمن هم لحظه ای از ما غافل نیست. نمی شود دشمن را منکر شد و گفت هرکس این حرف را می زند توهم توطئه دارد.

غروی:آقای منصوری من اصلاً با این نظر شما مخالف نیستم. چه کسی منکر این است که آمریکا بر ضد ایران بودجه خاصی در نظر می گیرد. برخی مقامات کنونی آمریکا از براندازی صحبت می کنند. این ها همه درست است اما در این خصوص نباید راه افراط را پیش گرفت. اینکه همه چیز را طراحی دشمن برای هدف گرفتن ایران ببینیم این درست نیست و من همچنان معتقدم که در این خصوص در کشورما برخی مسیر تئوری توطئه و توهم توطئه را پیش گرفته اند که این موضوع سبب می شود دچار اشتباه محاسباتی شویم.

خبرآنلاین( خطوط بولد شده متعلق به خبرآنلاین است): به منطقه بازگردیم و ارزیابی وضعیت را پیگیری کنیم.

غروی:به نظر من اتفاقات مهی در شرف وقوع است، که من امیدوارم آثار منفی برای ما نداشته باشد. ببینید آمریکا یکبار جنگ 8 ساله را به ما تحمیل کرد و تا حدودی زیربناهای اقتصادی ایران را از بین برد. کشوری که تازه مستقل شده بود و در حال سازندگی بود. در همین حال اتاق های فکر آمریکایی برنامه جنگ علیه ایران را طراحی کردند و دیدیم که منابع عظیم کشورهای ایران و عراق را به باد دادند. بنابراین معتقدم که فاز دیگری از نابودی خاورمیانه به دست ترامپ، سعودی ها و اسرائیل در حال شکل گیری است. آنها در تلاش اند تا قرارداد سایکس پیکو دو را اجرا کنند. حمایت از برگزاری رفراندوم در کردستان عراق یکی از شواهد این ادعا است. بارزانی چندین سال است که بدون اجازه دولت مرکزی عراق نفت می فروشد. از طرفی می گویند که سوریه باید به چندین بخش تقسیم شود، که طی آن قسمتی را به علوی ها، بخش دیگری را به کردها و یک مقداری هم به سنی ها اختصاص یابد. در عراق نیز برنامه هایی برای تقسیم بندی مناطقی برای شیعیان و اهل تسنن دارند. ، این نقشه ها واقعا نگران کننده است.

منصوری:خب اگر همین ها را ما بگوییم می شود توهم توطئه؟

غروی:من همچنان به تئوری توطئه اعتقاد ندارم. این ها صرفا برای هدف قرار دادن ایران نیست. این هایی که عرض کردم در حال اتفاق افتادن در منطقه است و ایران هم بخشی از این برنامه است نه اصل برنامه و هدف. تفاوت در اینجاست و الا بنده در کل با نظر جنابعالی در خصوص برنامه های مخرب امریکا برای منطقه و ایران مخالف نیستم.

آقای منصوری برخی از همفکران شما در جریان اصولگرایی به سیاست خارجی دولت یازدهم در خصوص عربستان سعودی خرده می گیرند و انتقادات زیادی را مطرح می کنند. مثلا در خصوص حادثه منا که حالا چون بحث تئوری توطئه و توهم توطئه مطرح شد خوب است اشاره کنیم که در آن حادثه هم از این دست تئوری پردازی ها زیاد مطرح شد. از اینکه عربستان از پیش این برنامه را طراحی کرده بود تا حجاج ایرانی را به قتل برساند و یا اینکه این کار موساد برای ربایش یک یا چند نفر از حجاج ایرانی بود و حتی اینکه برای کشتار حجاج ایرانی سعودی ها از سمپاشی استفاده کرده و حجاج را مسموم کرده بودند مطرح شد. از این ها که بگذریم دولت و وزارت خارجه در چارچوب وظایف دیپلماتیک خود همه روش ها و اقدامات را صورت داد اما برخی گویا توقع داشتند که وزارت خارجه اعلام جنگ کند. واقعا چه توقعی از دستگاه سیاست خارجی داشته و دارند؟

منصوری:ابتدا عرض می کنم که بنده جز هیچ کدام یک از جریان های اصولگرا و اصلاح طلب نیستم. من همواره انتقادات زیادی نسبت به این دو جریان داشته ام و همین جا اعلام می کنم که در حال حاضر در جریان های سیاسی کشور نه اصولگرای واقعی داریم و نه اصلاح طلب واقعی . این اسم ها را دیگران و رسانه ها درست کرده اند. لذا خیلی به این مرزبندی ها اعتقاد . اما در پاسخ به سوال شما باید یه مطلب کلی را خدمت شما درخصوص سیاست خارجی عرض کنم. در این باره چند سال پیش در یک از نشریات مقاله ای درباره مشترکات دولت های آقایان هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی نوشتم و عنوان کردم که دولت به طور کلی در سیاست خارجی حداقل باید دارای 4 ویژگی باشد که متاسفانه من در دولت هایی که نام بردم آن را ندیدم. یکی از آن موارد واقع بینی است. مورد بعدی صداقت است. بدین معنا که نباید به مردم دروغ گفت و توجیه های غلط را عنوان کرد.

نبایستی تحلیل های انحرافی را به مردم ارائه کرد، که متاسفانه اکثر دولت های ما این کار را انجام می دهند. مورد بعدی مساله آینده نگری است. یکی از وظایف اصلی و مهم یک مدیر پیش بینی آینده و اتخاذ تدابیری برای پیشبرد اهداف است. برنامه برای امسال و بیست سال و پنجاه سال دیگر داشته باشیم. مورد آخر این است که ما باید همه جانبه نگر باشیم. اگر مبنا را در یک یا دو بعد ببینیم، جامعه دچار مشکل خواهد شد. اگر فقط به اقتصاد اهمیت داده شد، نه تنها فرهنگ و جامعه را از بین می برد، بلکه اقتصاد را نیز از بین خواهد برد. اگر مبنا فقط فرهنگ شد، باز در این حالت هم اقتصاد و هم فرهنگ از بین خواهد رفت. دولت فعلی هم مثل دولت های گذشته در حال حاضر فاقد این چهار ویژگی است. دید آنها نسبت به عربستان، اروپا و آمریکا دید واقع بینانه ای نیست. محکم ترین دلیل آن هم این است که بعد از هر تحلیلی، محاسبات آنها غلط از آب در می آید. برای مثال همین عربستان. این سیاستی که ما در خصوص عربستان در پیش گرفته ایم واقع بینانه نیست. آمریکا در سیاست های خاورمیانه ای خود آلت دست اسرائیل است. بنده معتقدم که اسرائیل دست ترامپ را در دستان سعودی ها قرار داد و سپس عربستان را به صورت استراتژیک به اسرائیل وصل کرد و دیدیم که ترامپ پس از ریاض برای اولین بار در پرواز تاریخ رئیس جمهور آمریکا به تل آویو سفر کرد. بنابراین اگر ما بخواهیم به اصول و مبانی سیاست خارجی خود پایبند باشیم.

غروی:من با نظر جناب منصوری موافق نیستم اما قبل از بحث سیاست خارجی عرض می کنم که اصولگراها خودشان این اسم را برای خودشان درست کردند. اینطور نیست که کسی انها را به این اسم لقب داده باشد.

منصوری:آنها اگر مدعی اصولگرایی هستند نباید بدین گونه عمل می کردند و همینطور در مورد اصلاح طلبان.

غروی:آقای منصوری شما دارای یک شخصیت آرمانگرا هستید و من برای آن احترام بسیاری قائل هستم اما موضوعات را نباید ارمانی دید این واقعیت ها است که باید دیده شود و مورد نقد و بررسی قرار گیرد. به هرحال ما با جریانی روبرو هستیم که خود را اصولگرا می خواند و به قول دوستان چنین باورها و روش هایی دارد.

آقای غروی، آقای منصوری چهار مولفه آینده نگری، واقع بینی، صداقت، و همه جانبه گرایی برای یک دولت موفق را عنوان کردند و معتقدند که در هیچ یک از دولت هایی که اسم بردند و این دولت نبوده است شما با این حرف موافقید؟

غروی:بله، همانگونه که گفتم من با نظر آقای منصوری مخالف هستم. بنده معتقدم که نباید همه دولت ها را در یک مسیر قرار داد و درباره آنها یک جور قضاوت کرد. واقعا بی انصافی است اگر سیاست خارجی این دولت را با دولت قبل مقایسه کنیم و بگوییم فرقی ندارند. طرح این مساله که همه دولت ها یک راه را رفته اند و همگی اشتباه کرده اند غلط است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ما با مشکل های فراوانی از جمله جنگ مواجه بودیم که بعد از پایان جنگ مرحوم هاشمی رئیس جمهور شد که فردی انقلابی بود و دیدیم بعدها در مجلس چه اتفاقاتی پیش آمد و چه دعواهایی رخ داد.

بعد از آقای هاشمی دولت آقای خاتمی روی کار آمد که دولتی عقل گرا بود و به ارزش های ملی اعتقاد داشت. با اهمیت ترین ویژگی آقای خاتمی صداقت وی بود. وی تمام فحاشی ها و اتهامات را با لبخند پاسخ می داد. سپس آقای احمدی نژاد روی کار آمد که رفتار وی درست برعکس آقای خاتمی بود. اگر شخصی به وی چیزی می گفت، با شدت هر چه تمام پاسخ می داد و به راستی ادبیات آقای احمدی نژاد در شأن یک رئیس جمهور نبود و اصول اخلاق سیاسی را در کشور تا اندازه زیادی جابجا کرد. پس من به آقای منصوری عرض می کنم که ما باید منافع ملی را بر اساس آمار و ارقام و ارزیابی کردن آن در دوره های مختلف بررسی کنیم. در زمان برگزاری کنفرانس هولوکاست بنده رئیس دانشکده وزارت خارجه بودم ولی در جریان برگزاری، عملا هیچگونه همکاری نکردم زیرا می دانستم که این کنفرانس جز ضرر و زیان برای ما و تقویت اسرائیل چیزی دیگری در بر ندارد. در این دولت اینگونه مسایل رعایت می شود و تلاش میشود که کاری بر خلاف مصالح ملی صورت نگیرد. واقعیت این است که وزارت خارجه، وزارت دفاع و وزارت جنگ نیست.آقای منصوری شما خودتان سفیر بوده اید. کار یک دیپلمات و کار دیپلماسی نزدیک کردن روابط با کمترین هزینه است. حالا دوستان اصولگرا توقع داشته اند وزارت خارجه ما عین وزارت دفاع عمل کند خوب این توقع بی جایی بوده است.

منصوری:شما از منافع ملی صحبت می کنید. بله من هم قبول دارم اما شما به من بگویید ببینم تخریب و تضعیف سرمایه های اصلی انقلاب اسلامی مثل سپاه در راستای منافع ملی است؟ ما باید در وهله اول از آمادگی لازم برخوردار باشیم. بدین معنا که ما نباید به هیچ وجه سرمایه های اجتماعی خود را در داخل تضعیف کنیم. ایجاد تفرقه در شرایط کنونی کاری بسیار خطرناکی است و این یکی از بزرگترین اشتباهات دولت های ماست. این دولت هم این اشتباه را مرتکب می شود. همین تفکیک احزاب به چپ یا راست و یا محافظه کار و تندرو و میانه رو دقیقا پروژه دشمن در داخل کشور است و این افراد نیز آلت دست آنها محسوب می شوند. تا شخصی شروع به انتقاد یا مخالفت می کند سریع برچسب هایی به وی زده می شود. مورد بدتر این است که روسای جمهور ما نیز در این بازی ها ورود پیدا می کنند. رئیس جمهور یک کشور نباید وارد این بازی ها شود و باید به دید ملی به قضیه بنگرند. اگر اجازه دهید مثالی را برای شما می زنم. بنده از ابتدای تشکیل حزب جمهوری اسلامی در آن حضور داشتم و در اکثر زمینه های آن فعالیت می کردم. بارها اتفاق می افتاد که در جلسه به شهید بهشتی می گفتیم که فحاشی ها و توهین ها علیه شما بسیار زیاد شده و حتی به شما اتهام می زنند. به شهید بهشتی گفتیم که حداقل از خود دفاع کنید و آن را تکذیب کنید. وی همواره تاکید می کرد که بنده وظایف مهم و بزرگتری دارم و زمانی برای پرداختن به این موضوعات ندارم. شهید بهشتی حتی یکبار هم از خود دفاع نکرد. ولی در حال حاضر شرایط چگونه است؟ بنده سال ها در چین و پاکستان بودم ولی یکبار هم نشد نخست وزیر این کشور پاسخی را در دفاع از خود به منتقدانش در رسانه ها بدهد.

اما شرایط حالا با اوایل انقلاب و یا شرایط رسانه ای ما با پاکستان خیلی متفاوت است. می دانید که سرانه مطالعه و سرانه رسانه در پاکستان بسیار بالاتر از ایران است. درپاکستان تنوع رسانه ای اعم از رادیو و تلویزیون و روزنامه ها به هیچ وجه قابل مقایسه با ایران نیست. دولت هم برای خودش شبکه های تلویزیونی دارد و یا رسانه های قوی دارد که می توانند به جای دولت پاسخ منتقدان را بدهند اما در کشور ما رسانه های آزاد منتقد دولت نیستند. رسانه های حاکمیتی که با بودجه عمومی اداره می شوند دولت را تخریب می کنند. این خیلی متفاوت است. قبول کنید که هر دولتی باشد احساس خطر می کند. یک وقت شما از طریق رسانه های بخش خصوصی نقد یا تخریب می شوید یک بار توسط تنها شبکه رادیو و تلویزیونی ملی که متعلق به حاکمیت است. این ها خیلی متفاوت است.

منصوری:ببینید زمانی حرف شما درست است که این ها منجر به اقدامی از سوی دستگاه قضایی شود. الان اگر تمام روزنامه و رسانه های یک کشور علیه کسی مطلب بنویسند، قوه قضائیه با شما برخورد نمی کند. گرچه اگر شما را مورد سوال قرار دهند خوب است و در این راستا یکی از اعتراضات من ب

منبع: جماران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۱۰۳۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انصاف نبود بخواهم تراشتگن را تحقیر کنم

به گزارش "ورزش سه"، بارسلونا در هفته سی و سوم لالیگا دیشب از والنسیا میزبانی کرد. بارسا این بازی را به خوبی آغاز کرده بود و روی جریان بازی کنترل مناسبی داشت تا اینکه در دقیقه 22 توسط فرمین لوپز به گل رسید.

شادی بارسا برای این گل خیلی کم بود، چراکه در دقیقه 27 گل تساوی والنسیا روی یک اشتباه عجیب از سمت مارک آندره تراشتگن به ثمر رسید.

مدافعان بارسا روی حمله تیمی که از زمین خودی شروع شده بود به سمت جلو حرکت کرده بودند که توپ در میانه میدان لو رفت. بازیکنان والنسیا توپ را به زمین حریف فرستادند و بازیکنان بارسا که اعتقاد داشتند مهاجم حریف در آفساید حضور داشته، برای مهار آن تلاش خاصی نکردند. به همین دلیل رونالد آرائوخو با مکث زیاد به دنبال هوگو دورو رفت. شماره 9 والنسیا هنوز به توپ نرسیده بود و تراشتگن زودتر از او از دروازه خارج شد تا توپ را مهار کند. اشتباه بزرگ او در همین لحظه رخ داد. این دروازه‌بان آلمانی سعی کرد به سبکی که تقریبا از مانوئل نویر، دروازه‌بان بایرن مونیخ، دیده می‌شود با مهارت توپ را با آرامی از بالای سر مهاجم والنسیا عبور بدهد که در این امر ناکام ماند.

تراشتگن خوش شانس بود که لواندوفسکی جور او را با زدن سه گل کشید و اجازه نداد بارسا با این اشتباه امتیاز از دست بدهد.

هوگو دورو که به خوبی از اشتباه گلر آلمانی استفاده کرد، بعدا به سمت او رفت و در حرکتی جوانمردانه با تراشتگن دست داد تا به او روحیه بدهد.

دورو در پایان بازی نیز گفت: «نمی‌دانم تراشتگن چند سال بود در بازی با پا اشتباه نکرده بود و نمی‌دانم چقدر طول خواهد کشید تا چنین اشتباهی تکرار شود. همه ما انسانیم و اشتباه می‌کنیم. خود من سال خوبی نداشته‌ام و فرصت‌های خوب زیادی را هدر داده‌ام. تراشتگن یک گلر استثنایی است و هرگز در هیچ جنجالی نبوده و انسانی فروتن است. حرکت بعد از گل من در مورد تراشتگن حرکتی بود که دوست دارم بعد از اشتباه خودم، کسی در قبال من انجام دهد. انصاف نبود بخواهم ژستی تحقیرآمیز از خودم نشان دهم.»

دیگر خبرها

  • از اسرائیل خواسته‌ایم برای مقابله با پهپادهای ایرانی به ما مشاوره بدهد
  • انصاف نبود بخواهم تراشتگن را تحقیر کنم
  • همتی رئیس کل اسبق بانک مرکزی: کاهش قیمت دلار در چند روز اخیر به دلیل تزریق است اما این روش جواب نمی دهد / دولت از مردم عذرخواهی کند
  • بیمارستان ۶۴ تختخوابی بعثت گچساران سال جاری به بهره برداری می رسد
  • عملیات وعده صادق نشات گرفته از فرهنگ ایثار و شهادت است
  • منصوری:‌ جمهوری اسلامی ایران در دوره اقتدار قرار داد
  • منصوری: در ۵۰ شاخص اقتصادی مهم روندی رو به رشدی داریم
  • پیشرفت در کنترل نرخ بیکاری کشور/ تولید افزایش یافت
  • رشد اقتصادی ایران در ۲۰۲۳ بر اثر دانش‌بنیان شدن صنعت نفت و گاز به دست آمد/ استفاده حداکثری از توان دانش بنیان‌ها جواب داد
  • معاون رئیس جمهور از پتروشیمی دهدشت بازدید کرد + تصاویر